آقا امیر حسین آقا امیر حسین ، تا این لحظه: 12 سال و 14 روز سن داره

گل پسر قند عسل

الا استاد سلمانی سرم را سرسری متراش

هان هان هاننننن هان هان پسرم چرا این قدر تند رانندگی می کردی؟ اگه وقتی بزرگ شدی هم این طوری رانندگی کنی که مامانت هلاک میشه از استرس.  به قول مامان جون بالاخره مامان زهرا از خر شیطون پیاده شد و حاضر شد موهای شما بعد از 5 ماه کوتاه بشه،گرچه من با آقای آرایشگر کلی شرط و شروط کردم که فقط یه ذره از نوک موهاتو بچینه ، که البته بیشتر چیدن . ولی به جاش شما حسابی جیگر شدی . این عکس امیر گلم  قبل از اصلاحه [ لازم به ذکره که وال پیپر هنرمندانه پشت سر امیر حسین جان اثر مامان زهرا جونه که دیشب گل پسرم ترتیبشو داد.دست هر دوتامون درد نکنه]   هفته قبل من و بابا سعید شما رو بردیم آرایشگاه لبخند توی مجتمع زیتون [آرایشگاه تخصصی کودک]...
30 دی 1392

روزت مبارک کودک من

سلام عسل مامان ، خیلی خیلی ببخشید که این قدر دیر اومدم سراغ خاطراتت. آخه یه مدت خیلی طولانی گرفتار اسباب کشی اسرارآمیز و قطع اینترنتمون بودیم. دبروز روز جهانی کودک بود و مامان می خواست شما رو ببره جشن پارک آزادی، ولی شما خوابیده بودی و بیدار نمیشدی.بالاخره ساعت 6 رفتیم پارک.مهدیس و عمو وحید و خاله الهام هم اومده بودن.مامانا هر کاری کردن امیرحسین و مهدیس نذاشتن رو صورتشون نقاشی بشه.پسر مامان کلی بپر بپر کرد. بعد هم رفت قصر بادی، اونجا هم با عجله روی سرسره میدوید،این قدر دویدنش جالب بود که همه نگاهش می کردن خصوصا که کوجکترین بچه جمع بود و پسر شجاع هم شده بود. بعد از قصر بادی نوبت تکان دهنده ها بود که نی نی ما حاضر نبود ازشون پیاده بشه.بعد ...
18 دی 1392
1